حضور مجتمع تکریم در اولین همایش بین المللی “مکتب اسوه حسنه”

مكتب اسوه حسنه مکتبی بر اساس قرآن و سیره اهل بیت علیهم السلام است که در جستجوی حقیقت انسانیت و راه دست یابی به آن است. در نگاه این مکتب پژوهش محور و روش مند، انسانها در پس پیشرفت های ظاهری زندگی بشری همواره نیازمند اسوه ای هستند که تعلیم حقیقی را در جانشان رقم بزند و با نزدیک کردن آنها به حقیقت انسانیت، زمینه را برای ظهور انسان کامل آماده کند.

نگرش مکتب اسوه حسنه نظر به ریشه اسمای الهی است که در درون همه انسانها وجود دارد. انسان معرفتی اگرچه میداند در عالم ماده نیاز به ابزار و برنامه ظاهری دارد اما با نگاه به ریشه انسانی خود، تأمین ابزار می کند. او میداند اگر نگاه درونی به خود و سرمایه های اسمایی (که خداوند هر او اعطا می کند) را نداشته باشد و دست خداوند را در این اعطا نبیند، امکان ندارد از آگاهی و علمش درست استفاده کند؛ حتی اگر مفاهیم زیادی یاد گیرد و یاد دهد یا از روش های به روز و مکاتب یادگیری استفاده کند.
مكتب اسوه حسنه با کمک جلسات اندیشه ورزی، کارگروه ها و کرسی های آزاداندیشی اداره می شود. این مکتب در جهت ارائه الگویی برای سبک زندگی توحیدی انسان، سیاست ها و راهبردهای مناسب تعیین می کند، هیئت های اندیشه ورزی تشکیل می دهد، برنامه ریزی می کند، طرح درس می دهد و بستر سازی می کند.

مجتمع تکریم مفتخر است پس از اینکه سال ها در مسیر اجرای الگوی معرفتی که از این پس تحت عنوان “مکتب اسوه حسنه” نام گذاری شده است، در اولین همایش بین المللی ارائه این مکتب که توسط موسسه فرهنگی و هنری همگامان با مسیر ولایت برگزار شد، شرکت نماید.

ساختار مدیریتی و گروه های موجود در مجموعه های مبتنی بر مکتب اسوه حسنه، از جمله مجتمع تکریم، شامل: جلسات اندیشه ورزی معاونان، کارگروه جذب و پیشرفت، کارگروه رسانا، کارگروه برنامه ریزی، کارگروه آموزش و کارگروه نگرش ها و مهارت ها می باشد که در این همایش تمامی این بخش ها که سال هاست در این مجموعه ها در حال پیاده شدن است، به صورت عملیاتی به بازدید کنندگان ارائه شد.

در این همایش میزبان بسیاری از دغدغه مندان در حوزه فرهنگ و آموزش بودیم ازجمله: جنانب آقای دکتر اسماعیلی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجت الاسلام پورذهبی نماینده ولی فقیه در کردستان، حجت الاسلام خاموشی رئیس سازمان اوقاف، جناب آقای روح الامینی نماینده مجلس، سرکارخانم الهیان نماینده مجلس، جناب آقای سروری نایب رئیس شورای شهر تهران، جناب آقای آراسته قائم مقام شبکه دو سیما، جناب آقای توکلی معاونت غیردولتی آموزش و پرورش منطقه یک تهران، دکتر لطیفی مدیر برنامه ریزی آموزش تالیف کتب درسی، دکتر امان پور مشاور رئیس صندوق نوآوری و …

فیلم

بازخورد

نظر یکی از مخاطبان که برایمان به یادگار ماند…

 

ایده ای را برای رشد انسان کشف کرده بودند که حرکت او از آگاهی و تفکر تا شناخت و باور و عمل در عالم قلب ترسیم شده بود و مشکل انسان مدرن را در فروافتادن به عالم ذهن و روان می دانستند.

ایده را به طرحی در مدرسه با روش های مختلف آموزش و تربیت تبدیل کرده بودند، تربیت در همه ابعاد شناختی و اخلاقی و مهارتی بر محور «نظر به درون»
نظر به درون اسم یک روش یا تکنیک نیست،
اسم یک رویکرد در تربیت است که توجه به فطرت در گرایش به حق طلبی دارد، در روش تبدیل می شود به سوال کردن از متربی برای رسیدن به پاسخ آن سوال اولی که داشت،… بیچاره شاید هم پشیمان بشود از آن سوال اول،… اما اینجور نبود و اتفاقا بر هم سبقت می گرفتند که سوال کنند و اینجا هر کس بیشتر و بهتر سوال می کرد، بهتر پیش می رفت.

کل ماجرا به اینجا ختم نشد.
واحدهای آموزش 14ترمی برای رشد مربیان، پژوهش برای دقیق تر شدن مفاهیم و روش ها با تمرکز بر شیعه شناسی، نشر محتوای خلاقانه برای فضای مجازی و رسانه ها، انتشارات برای چاپ کتاب ها در کنار این مدرسه معنادار بودند.

باز کل ماجرا به اینجا ختم نشد.
واحد بین الملل هم زده بودند، قصدشان سرایت این ایده و نظام تربیتی به کشورهای اسلامی دیگر است!!، یعنی یک کار مردمی در عرصه بین الملل از سوی زنان مومن انقلابی، همان چیزی که خمینی (ره) می دید که انقلاب اسلامی، زن را به ظهور رساند.

آشپزخانه و مزون دوزی هم داشتند، نه برای کارآفرینی، بلکه برای پشتیبانی از خیریه،…
ماشالله به این تشکیلات مردمی

همه اش خوب بود
اما آن چیزی که مرا به شوق آورد، اینها نبود
دیدن یک سازمان هماهنگ نبود
منطق تحلیل دقیق نبود
اجرای نظریه تا عمل نبود
تمرکز بر حکمت متعالیه نبود

بلکه
دیدن انسان های عاشق بود.
آنجا از مدیر و مربی و معلم و کادر و حتی متربیان برای اجرا شدن یک هدف عالی با شوق و اشتیاق می دویدند.
از چشم هایشان اشتیاق می بارید.
از کلامشان منطق جاری بود.
تک تک شان را نباید نگاه می کردی، همه شان کنار هم با هم جاری بودند، جامعه ای تشکیل داده بودند،
طلای اصلی نسبت های اینها با هم بود…
عاشق بودند…
به هم نگاه می کردند و حرف می زدند و چشم هایشان برق می زد

چند نوجوانی که در مورد تقاوت اقتصاد مقاومتی با اقتصاد سرمایه داری توضیح میداند، آماده بودند که به سوال ها پاسخ دهند
نه اینکه با فرمول اقتصادی پاسخ دهند
بلکه برای اینکه بگویند ما با اشتیاق تفکری کردیم.
عاشق بودند…

هدف عالی همان ظهور بود
اینها دارند ظهور خودشان را به ظهور امام متصل می‌کنند.

انشالله بیشتر شوند….

دیدگاهتان را بنویسید