تبيين نحوه پژوهش به عنوان مولفه تفكر در كلاس درس

کردن به معنای کاویدن در جهان برای فهم روابط بین پدیده ها است، بنابراین وقتی inquiry نیست، در واقع research است، و inquiry اصطلاح انگلیسی پژوهش در متن اصلی هر جایی به تفکر پژوهشی دست می زنیم، یعنی تلاش می کنیم پدیده ای در جهان را تبیین کنیم و منظور از تبیین این است که بتوانیم روابط قانونمند میان اجزای یک پدیده را توضیح دهیم. هر گاه چنین کاری را انجام بدهیم، کار علمی انجام شده است .
کار علمی تلاش در جهت یافتن روابط بین اجزای پدیده ها و ارائه توضیحاتی درباره قوانین حاکم بر ارتباطات بین اجزای این پدیده است، برای مثال اگر یک فیزیولوژیست انسانی را، شما به عنوان یک پژوهشگر در نظر بگیرید، کار او این است که اجزای سیستم بدن انسان و روابطش را پیدا و کشف کند و درباره آنها توضیح بدهد که این سیستم چگونه در حال کار کردن است، حالا فیزیولوژیست ها با توجه به علایقشان درباره سیستم های مختلف بدن انسان تحقیق و پژوهش می کنند و روابط بین اجزا را کشف و پیدا می کنند. برای مثال امروزه راجع به نحوه عملکرد دستگاه بویایی انسان و امکان تشخیص بیماری های روانی، بیماریهای عصب روانشناختی به معنای دقیق تر، بویایی بسیار مهم شده است یعنی از تغییراتی که در بویایی اتفاق می افتد، این امکان بوجود آمده است که پژوهشگران بتوانند توضیحات متفاوتی درباره سیستم بویایی انسان و
رابطه اش با عملکردهای شناختی بدهند،.
یکی از ساده ترین روابط دیگری که در پژوهش های مربوط به فیزیولوژی شناختی داریم بحث حرکات چشم و عملکردهای شناختی است، به راحتی از طریق تغییرات مربوط به فیزیولوژی چشم، پژوهشگران شروع به توضیح دادن درباره نحوه عملکرد ذهن و مغزشان می کنند، به هر حال اجزای این سیستم وقتی روابطی بینشان حاکم می شود و آن رابطه کشف می شود، پژوهش عملا اتفاق می افتد.
بخش دیگری از پژوهش های ما ناظر بر پیرامون ما است. دنیایی که ما در آن قرار گرفتیم، دنیایی است که بر مدار زیادی از قوانین در حال ادامه حیات است و عملا پژوهش ما ناظر بر فهم این روابط، توضیح آنها و در واقع کشف چرایی روابط بین آنها و پیدا کردن روابط علت و معلولی میان آنها است .
بخش دیگری از پژوهش های ما ناظر به روابط بین پدیده های اجتماعی است که از علوم تجربی به علوم انسانی گذر می کند و فهم تازه ای را درست می کند و اینکه پدیده های اجتماعی هم با سازوکار پژوهش، قابل فهم و توضیح دادن و تئوریزه کردن و در واقع پیدا کردن قوانین حاکم بر عالم است.
در شورای معلمان و در دپارتمان علوم تجربی، معلمان باید ساعتها با هم حرف بزنند تا رویکردشان نسبت به ورود تفکر پژوهش به کلاس درس را روشن شود.