تعريف جريان تفكر در كلاس درس
هرگاه موقعیتی برای انسان پیش آید که اورا با یک سوال یا یک نیاز یا با یک مسئله مواجه کند به اصطلاحی فرایند تفکر آغاز شده است
مابه طور طبیعی فکر می کنیم اما فکرمان از جنس آزمون و خطا است، تفکر آزمون و خطا، تفکر مشترکی بین انسان و حیوان است، یعنی سطح تفکرش سطح نازلی است و در آن اتفاق نمی افتد. اما باید بدانیم نتیجه تفکر خوب دستتیابی به مهارت های جدید،مفاهیم جدید، تصتمیمات جدید، اعمال و اقدامات جدید، کشف های جدید، good thinking ایده های جدید، روش های جدید و همینطور دوباره پرسش های جدید و نیازهای جدید است، یعنی یک فرایندی است که دوباره ما را در معرض تفکر قرار خواهد داد.
بنابراین تفکر سه مولفه اصلی دارد که باید در کلاس درس تزریق شود :
• مسئله هایی که بچه ها مواجه میشوند
• بکارگیری فرایندهای تفکر
• پیداکردن نتایج ، ایده ها ، پرسش ها و دستاوردهای جدید یک موضوع
دشوار ترین بخش طراحی برنامه ای برای آموزش تفکر، تعریف خود تفکر است.
تفکر عبارت است از فرایند موفقی آمیز توضیح و دستکاری رو به رشد متون پیچیده. منظور از متن ، یک رویداد اجتماعی، یک فیلم، یک نوشته، یک رفتار است.
پیشرفت علوم مدیون دستکاری نظریه های قبلی توسط دانشمندان بوده است به عنوان مثال انیشتین text تولید شده توسط نیوتون را دستکاری می کند وتئوری جدید می دهد. ، حالا این نظریه می تواند یک نظریه فلسفی یا یک نظریه علمی باشد و حتی می تواند یک جمله درباره یک رابطه بین فردی باشد، برای مثال شما گفتگویی با اعضای خانه دارید برای مثال لیوان را جلوی یخچال می گیرید تا پر کنید و آب بخورید اما آب نیستتت و می گویید هربار که من می خواهم آب بخورم آب نیستتت، شتتما الان یک جمله تولید کردید و این جمله قابل دستتکاری استت، مگر به جز من کستی در این منبع آب نمی ریزد؟ اگر من یک بار آب نریزم این دیگر آب نخواهد داشت و به این ترتیب شما هزار جمله
تولید می کنید که قابل دستکاری و تبیین است و قابل بازسازی است.
اموزش و پرورش محتوا را در اختیار معلم می گذارد معلم با استفاده از تغییر در نحوه استفاده از محتوا )دستکاری متن ( نقش مهمی در ورود تفکر به کلاس درس دارد. که آیا آن محتوا فرصتی برای اندیشیدن است یا متنی برای جا دادن در ذهن بچه ها است؟ بنابراین حتی در برنامه درسی اجازه دستکاری متن وجود دارد .
اگر معلم باور به ورود تفکر به کلاس درس داشتته باشتید، اول باید بداند متنی که تولید شتده یکی از امکان های تولید متن استت، تنها امکان نیست، اگر در حین تدریس اصرار بر این موضوع داشته که تنها امکان موجود است یعنی تفکر و ارد نشده است.
باتوجه به این تعریف باید ببینیم که فضتتایی که در کلاس برای تفکر خلق می کنیم چقدر واقعی استتت، ادعا کردن اینکه ما داریم مهارت های تفکر را در کلاس پرورش می دهیم خیلی متفاوت است با اینکه ما چگونه فضای واقعی تفکر خوب را برای بچه ها فراهم می کنیم ؟آیا ما در کلاس های درس مان به دانش آموزان فرصت بازسازی متن را می دهیم؟ یا از آنها می خواهیم متنی که ما در اختیارشان قرار دادیم را بپذیرند؟ آن وقت معلوم می شود که چقدر تفکر را به کلاس درس برده ایم.
دیدگاهتان را بنویسید