مولفه هاي تفكر انتقادي در كلاس درس
عقلانیت:
وقتی ما می خواهیم فرهنگ تفکر انتقادی را رشد دهیم باید آنها را روی پایه هایی استوار کنیم که یکی از آنها عقلانیت است. منظور از عقلانیت دقیقا استدلال است. یعنی تفکر انتقادی در نقطه آغاز خود تکیه گاهش مؤلفه استدلال است و باید به تفکر استدلالی تکیه و شروع کند . بدترین کار این است که شما تفکر استدلالی را کنار بگذارید و به سمت تفکر انتقادی بروید.
بگویید بچه ها انتقاد کنید، اما چه چیزی را انتقاد کند با چه معیاری؟ شواهدتان چیست؟ براساس چه چیزی می خواهید انتقاد کنید؟ همواره در انتقاد باید پایه اتفاق بیفتد. نمی توان روی هوا انتقاد صورت بگیرد. به همین خاطر باید مراقب اتکا به دلایل و شواهد باشیم که روشن و شفاف و واقعی باشند که بشود به آن ها استعلام کرد.
داشتن صداقت:
مورد بعدی صداقت است که شناسایی برانگیختگی های هیجانی و اهداف مغرضانه است که یعنی آن غرض ورزی ها و تعصب هایی که وجود دارد. دومی یعنی خودآگاهی جنبه روانشناختی دارد و مولفه ی سوم یعنی صداقت کمی جنبه جامعه شناختی دارد یعنی فشارهایی که در آن روحی که ما به آن تعلق پیدا کردیم، حاکم است، تعصبات فرهنگی که راجع به یک چیزهایی پیدا کردیم و در واقع آن جوها و بحث های اجتماعی که معمولا وجود دارد.
گشودگی ذهن:
مورد بعدی گشودگی ذهن است که امکان های مختلف و تفاسیر متفاوت است. به هر حال باید پذیرفت که یک چنین اتفاقی باید بیفتد. فردی از کشورمان با فردی از کشور انگلستان گفت و گویی دارند که کتاب آن هم به زبان انگلیسی و هم به زبان فارسی چاپ شده و گفت و گوی بسیار جذابی درباره امکان علم روحی است. آن موقع که این گفت و گو انجام می شود شخص انگلیسی شخصی به نام هِرس است. همچنین در آن زمان فیلسوف ایرانی خیلی جوان تر و شاید نوزده ساله است و هِرس آن موقع مثلا شصت ساله است. در انتهای این گفتگو این دو فیلسوف به نتیجه نمی رسند. فیلسوف ایرانی از امکان علم روحی و فیلسوف انگلیسی از علم پدیده دفاع می کنند. فیلسوف ایرانی آقای دکتر خسرو باقری بودند که استاد دانشگاه تهران هستند. هر چه او استدلال می کند این طرف استدلال های برعکسش می شود و گفتگو تقریبا بی نتیجه به پایان می رسد. هر دو تقریبا مواضع خودشان را دارند. هرس در پایان گفتگو یک جمله ای دارد که می گوید ای استاد جوان، به نظر می رسد من و شما همین و روح خداوند قابل احترام است. شما هم آزاد هستید که دیدگاه خودتان را داشته باشید و قابل احترام است.
گشودگی ذهن این است که بر نمی گردد به او بگوید تو چه فیلسوفی هستی که هنوز، با این که او یک وزنه ای در دنیاست و همین که آمادگی پیدا کرده با تواضع وارد این ها گفتگو می کنند و هم اینکه پای این می ایستد که نقد را درست می شنود و پاسخ می دهد و سرانجام هم فیلسوف جوان می تواند نظر متفاوتی را داشته باشد.
انضباط ذهنی:
مورد پنجم انضباط ذهنی است. توضیح دادن انضباط ذهنی سه ساعت زمان می خواهداما اگر بخواهم خیلی خلاصه از آن عبور کنم این است که که آدم ها نباید گرفتار ظاهر قضایا شوند. باید ببینیم که در پس آن چیزی که ما مشاهده می کنیم چه اتفاقی افتاده است. یعنی به زبان خیلی ساده دقیقا ظاهر بینی است.
جامعیت :
. منظور از جامعیت درست کردن امکانی به لحاظ ذهنی است که بتواند تاثیر گذار باشد. ما وقتی به چیزها نزدیک شدیم، آن چیزها را به شکل کامل نمی بینیم. اگر بخواهیم درست تحلیل کنیم باید از موقعیت فاصله بگیریم تا بتوانیم آن را کامل ببینیم و این جامعیت است.در یک فعالیت به بچه های پیش دبستان مفهوم جامعیت این گونه اموزش داده شد ، مثلا بچه ها با یک پدیده ای مواجه می شوند و در یک فعالیت از آن ها می خواهیم که گام عقب تر بروند و مسیر بزرگتر را ببینند
انعطاف پذیری :
خیلی ساده انعطاف پذیری این است که ما در طول دوره زندگی عادت می کنیم مسائل را به شیوه های خاصی حل کنیم. وقتی مسئله متفاوت می شود، مسئله ما دیگر حل نمی شود. انعطاف پذیری این است که بتوانیم از شیوه های مختلف به مسئله فکر کنیم. این عادت های ذهنی بسیار گریبانگیر آدم هاست و متاسفانه با افزایش سن، واقعیت کمتری را می توانند قبول کنند. هر چه تجربه ما بالا می رود احساس می کنیم که دیگر فهمیدیم که مسائل چگونه حل می شوند. فضایی برای ورود به تجربه های متفاوت اندیشیدن را به خودمان نمی دهیم. علی رغم این که خیلی اوقات تجربه می تواند کمک کند که مسئله هایمان را حل کنیم ولی یکی از مواردی که برایمان پیش می آورد این است که ما را از انعطاف پذیر بودن دور می کند و باعث می شود که نتوانیم مسائل را به درستی حل کنیم.
داوری و قضاوت:
آخرین مورد که داوری و قضاوت است درباره ربط منطقی و شایستگی شواهد است. مسئله این که براساس چه چیزهایی چه نتایجی را می شود استخراج کرد. به عبارت دیگر مثال کیفیت نان و گران شدن آن را می زنم. دقیقا ربط منطقی یعنی این که چگونه شما شواهد را به نتیجه ای که از آن می خواهید بگیرید مرتبط می کنید؟
دیدگاهتان را بنویسید