من کیستم؟

من كيستم؛
در اين جهان پر از تكنولوژي و جلوه هاي ظاهري، جهان و دنيايي كه اصالت را به جسم و تن داده و روز به روز و لحظه به لحظه در پي نشان دادن و پر رنگ كردن خواست هاي جسماني مان است؛ عصري كه تنها وجهي كه از انسان به نمايش مي گذارد، جسم و جسد اوست و تمام معيارهاي زيبايي و زشتي، خوبي و بدي و …. را محصور در جسم و تن مي داند، بر آن شديم كه براي عزيزانمان جهاني ديگر بگشاييم و آنان را با حقيقت آشنا كنيم؛ بر آن شديم تا نگاهشان را كمي از بيرون به درون بريم؛ تا بيابند همه حقايق در جانشان نهفته است.
بر آن شديم تا به عزيزانمان نشان دهيم كه جسم و من ( روح)از يكديگر جدا نيستند، كه من (روح) حقيقت و اصل و جسم ابزار اوست، جهت رساندن من به مقصد حقيقي.
عزيزانمان در اين كلاس مطلبي را ياد نمي گيرند و آموزش نمي بينند، در واقع آنها با روشهاي مختلفي كه در كلاس مي رويم، حقيقتي را مي يابند و پيدا مي كنند.
من كيستم با پرسش و پاسخ هاي سقراطي تلاش مي كند تا خود دانش آموز پرده از جانش برداشته و حقيقت را كشف كند.
من كيستم راه درون را به عزيزانمان نشان مي دهد تا بيابند كه در كل زندگي در خارج از خود قدمي بر ندارند و مطابق با جانشان زندگي كنند.
در واقع اين كلاس از لا به لاي صندوق هاي تو در تو گوهر جانشان را بيرون كشيده و نشانشان مي دهد تا خودشان را دوست بدارند و به ياد آوردند كه چه قدرررر ارزشمندند.
تا در هر ميداني انتخاب هايشان بر اساس توجه به اين گوهر ارزشمند باشد.
دیدگاهتان را بنویسید